گزارش کاراموزی شركت سيم و كابل ابهر بصورت كامل
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
برق، الکترونیک، مخابرات
گزارش کاراموزي شركت سيم و كابل ابهر بصورت كامل در 120 صفحه ورد قابل ويرايش
تاريخچه مجتمع:
- منابع انساني مجتمع صنعتي نورين:
- تجهيزات توليدي:
- معرفي مشتريان شركت سيم وكابل ابهر
نيروگاه
- (1-2 ) نيروگاه اضطراري :
- (2-2 )نيروگاه شرکت سيم و کابل ابهر :
تنظيم سريع ولتاژژنراتور:
- (3-2 )موازي بستن ژنراتورها (سنکرونسيم ):
روش کلي موازي کردن :
دستور العمل پارالل کردن ديزل ژنراتورها 01-06 WLSW
- (5-2 )اتاق فرمان نيروگاه :
- تابلوهاي موجود دراين اتاق :
- (6-2 )بانک خازني :
تابلوسازي
- (1-3)مقدمه
- (2-3)تعاريف اوليه تابلو
- (3-3)انواع تابلوها :
- (4-3)خصوصيات تابلوها
- (5-3)طريقه ساخت
سالن توليد H.V
- (1 – 4 ) کابل :
- (2- 4 ) کابلهاي بسپاري ( پليمري خشک )
- (3-4 ) تاريخچه کابلسازي در ايران
- (4-4)مراحل کابل سازي
- (5-4)مراحل توليد کابل 70*12*3 سکتوري خاص
- (6-4)مراحل ساخت کابل kv 230
- (7-4)مراحل توليد کابل kv 230 : mm2 1600
- (8-4)مراحل کابل فشار متوسط: 70-120*3
- (9-4)ccv
- (10-4)استندر 91 رشته
- (11-4)تشريح دستگاه اسکرين
آزمايشگاه فشار قوي
- (1-5 ) آزمون کابل
- (2 -5 ) آزمونهاي جاري کابلهاي توزيع
- (3-5 )آزمون نوعي برروي کابلهاي خشک توزيع
- (4-5)روکش
- (5-5)شرايط آزمونها
- (6-5 )آزمونهاي نمونه
- (7-5 ) آزمونهاي تکراري
- (8- 5 )آزمونهاي نوعي (برقي )
- (9- 5 )استاندارد IEC شماره 60840
- (10-5 )آزمون ولتاژ
- (11-5 )آزمونهاي نمونه
- (12- 5) ژنراتور ضربه :
- (13- 5 )ترانسفورماتور آزمايشگاهي چند پله :
- (14 -5 )مگااهم متر (مگر ):
- (15-5 ) آزمايشگاه فشارقوي
آزمون آموخته ها و نتايج و پيشنهادات
آشنايي کلي با مکان کارآموزي
مجتمع صنعتي نورين د رسال 1371در زمين به مساحت 68000متر مربع مسقف و 54 هکتار فضاي آزاد توسط زنده ياد مهندس محمد حسين كلاهي تاسيس شد.
واحدهاي زير مجموعه مجتمع صنعتي نورين عبارتند از:
1-شرکت سيم وكابل ابهر
2- شرکت ماشين سازي مجتمع صنعتي نورين
3- شركت آميزه هاي پليمري ابهر
4- شركت صنايع غذايي
5- شركت گرانول قزوين
مهمترين شركت مجتمع ،شركت سيم وكابل ا بهر بوده و مابقي شرکتها به عنوان پشتيبان شركت سيم وكابل ا بهر محسوب مي گردند.
شرکت سيم وكابل ابهربا شروع توليد خود از سال 1372 وتوسعه امكانات وتوانايي هايي كه از هر جهت وجود داشت توانست با توليد كنندگان ديگري كه چندين دهه قبل شروع نموده بودند رقابت نموده ، ودر رده يكي از بزرگترين توليدكنندگان سيم وكابل در ايران قرار گيرد.اين شركت در حال حاضربا توليد انواع كابلهاي فشار ضعيف با عايق XLPE ، كابلهاي فشار متوسط و فشار قوي تا سطح ولتاژ230 كيلو ولت ، كابلهاي مقاوم در برابر آتش باعايق وروكش غير هالوژنه ، كابلهاي كنترل ،ابزار دقيق ، سيگنالينگ ،كابلهاي خود نگهدار،كابلهاي زير دريايي وكابلهاي
با روكش لاستيك سيليكوني يكي از عمده ترين تامين كننده كابلهاي ويژه جهت صنايع نفت وگاز وپتروشيمي وپروژه هايي
كه شرح مختصر آنها در قسمت مربوط به مشتريان آمده ميباشد .
لازم به ذكر است كه سالن فشار قوي شركت سيم وكابل ابهر در سال 1382 راه اندازي وتوليد خود راشروع نمود واكنون براي اولين بار درايران موفق به توليد كابلهاي 132 كيلوولت با همكاري شركت BRUGG سوئيس وهمچنين كابلهاي 230 كيلوولت براي برق منطقه اي تهران شده است
منابع انساني مجتمع صنعتي نورين:
مجتمع صنعتي نورين داراي 700نفر پرسنل مي باشد كه از اين تعدادحدود 75 نفر به عنوان مدير، كارشناس ، سرپرست ومابقي نيز به عنوان تكنسين واپراتور مشغول فعاليت مي باشند.
واحد آموزش شركت سيم وكابل ابهر جهت ارتقاء دانش پرسنل سالانه حدود 6500الي 7000 نفر ساعت آموزش تخصصي ،عمومي وايمني، مديريتي وكيفي در قالب 35الي 40 دوره در سال برگزار مينمايد.
تجهيزات توليدي:
شركت سيم وكابل ابهر مجهز به پيشرفته ترين ماشين آلات وتجهيزات توليدي انواع سيم وكابل فشار ضعيف وفشار قوي مي باشد كه ظرفيت توليد ماشين آلات مذكور،توليد كابل هاي تا 400 كيلوولت وقطر خارجي 160ميليمتر وسطح مقطع 2000ميليمتر مربع مي باشد. كه خلاصه اي از فرآيند توليد كابلهاي مذكور به شرح ذيل مي باشد :
تجهيزات تست وآزمايشگاهي:
شركت سيم وكابل ابهر مجهز به آزمايشگاههاي :
1- آزمايشگاه مواد وفشار ضعيف داراي 4 بخش ذيل مي باشد:
الف- آزمايشگاه فيزيك
ب- آزمايشگاه شيمي
ج- آزمايشگاه پليمر
د- آزمايشگاه الكترونيك
امكانات وتجهيزات اين آزمايشگاه شامل:
دستگاه هاي آزمون فيزيكي ، حرارتي ،آناليز شيميايي، آزمون عملكرد در برابر آتش وآزمايش هاي فشار ضعيف مي باشد
2- آزمايشگاه هاي فشارقوي
داراي دو بخش فشار قوي وفوق فشار قوي كه با بهره گيري ازمجهزترين تجهيزات، قابليت انجام آزمون هاي فوق فشار قوي تا سطح 2800 كيلوولت ، يازدهمين در جهان واولين در سطح خاورميانه ميباشد
*آزمايشگاه هاي شركت سيم وكابل ابهر تمام تستهاي مربوط به مواد اوليه ومحصول نهايي را مطابق با استانداردهاي بين المللي IEC,BS,ASTM واستاندارد مليISIRI انجام ميدهند.
وهمچنين به عنوان مرجع موسسه استاندارد وپژوهشگاه نيرو نيز فعاليت ميكند.
معرفي مشتريان شركت سيم وكابل ابهر
شركت سيم وكابل ابهر بزرگترين تامين كننده كابلهاي ويژه جهت پروژه هاي ذيل مي باشد
الف- پروژه هاي صنايع نفت وگاز وپتروشيمي
ب- پروژه هاي آب وبرق منطقه اي كشور
ج- پروژه هاي ميدان گازي پارس جنوبي
د- پروژه هاي مربوط به طرح هاي عمراني وتوسعه از قبيل متروها، فرودگاه ها ، تونل ها و راه آهن جمهورسي اسلامي ايران
و- صادرات به كشور هاي همسايه از قبيل عربستان ،تركمنستان ،
سوريه ،ارمنستان وقبرس
نيروگاه ها انرژي الکتريکي همواره به صورت سه فاز توليد مي شود زيرا :
- اقتصادي تر است ، به دليل اين که آلترناتورها سه فاز حجم کمتري نسبت به آلترناتورهاي تک فاز با توان مشابه دارد .
- توان لحظه اي سه فاز در مصرف کننده هيچ گاه به صفر نمي رسد ،بنابراين توان سه فاز ميزان تغييرات کمتري نسبت به توان در شبکه تکفاز دارد.
- در راه اندازي موتورهاي سه فازه نياز به سيم پيچ راه انداز نداريم و به همين دليل حجم موتورها کاهش مي يابد .
- رکيتفايرهاي سه فاز ولتاژ DCشده را پيل کمتري دارد و ولتاژ خروجي جريان مستقيم در کيتفايرهاي سه فاز نسبت به ولتاژ يک سو شده در رکيتفايرهاي تکفاز صافتر است .
(2-2 )نيروگاه شرکت سيم و کابل ابهر :
همان گونه که گفته شد براي برخي از مصرف کننده ها جريان برق مطمئن اهميت حياتي دارد تا جائي که حتي قطع لحظه اي برق موجبات خسارات بسيار مي گردد . در شرکت سيم و کابل ابهر هم در خط مدرن C.C.V( که در ادامه به آن خواهيم پرداخت )چشمک زدن برق هم بسيار مهم ميباشد و موجب وارد آوردن آسيب به محصول توليدي ميگردد.
با توجه به اين که قطع برق قسمتي از شبکه سراسري به علل مختلف گريز ناپذير است (مخصوصا"در ايران ) ايجاد يک نيروگاه اختصاصي اجتناب ناپذير و مقرون به صرفه مي نمايد .
نيروگاه مجتمع صنعتي نورين شامل 6 ديزل ژنراتورMW 5/1 که در جمع MW9 ميباشد .
تجهيزات ساخت شرکت AEGميباشد که قبلا" به مدت طولاني حدود 30 سال در نيروگاههاي زنجان و قم مورد استفاده قرار گرفته است . شکل کلي استفاده از اين نيروگاه به اين صورت است که در مواقع ضروري يا هنگام نياز خط C.C.V شروع بکار ميکند . در هنگام کار خط C.C.Vفقط از برق نيروگاه تامين ميشود و برق شهر قطع ميباشد .
هر ديزل 3/6 کيلو وات توليد مي کند سپس ولتاژ به 20 کيلووات افزايش يافته به سمت واحد مورد نظر هدايت ميشود .
همان طور که گفته شد در ژنراتورسنکرون ، يک جريان DCبه سيم پيچ روتور اعمال ميشود که ميدان مغناطيسي روتور را توليد ميکند . روتور ژنراتورنيز توسط يک محرک اوليه به گردش در مي آيد و به اين ترتيب يک ميدان مغناطيسي دوار درون ماشين ايجاد ميشود .اين ميدان مغناطيسي دوار در سيم پيچي هاي استاتور ژنراتوريک مجموعه ولتاژسه فاز القا ميکند . دراينجا موتور ديزلي روتور ژنراتور را به گردش در مي آورد.
يک جريان DC بايد به مدار ميدان روتور اعمال شود چون روتور در حال دوران است ، براي دادن توان DCبه سيم پيچيهاي ميدان آن آرايشي خاص لازم است .براي فراهم کردن اين توان دو روش متداول وجود دارد :
1- فراهم کردن توان DC خارجي با استفاده از حلفه هاي لغزان و جاروبک ها
2- فراهم کردن توان DC از يک منبع تغذيه DC خاص که مستقيما"روي محور ژنراتورسنکرون نصب شده است . در اين نيروگاه از روش اول استفاده شده است . حلقه هاي لغزان حلقه هايي هستند که محور ماشين را کاملا" احاطه کرده اند اما نسبت به آن عايق شده اند .هرکدام از سرهاي سيم پيچي روتور به يکي از دو حلقه لغزان روي محور ماشين سنکرون متصل ميشود،و برروي هر حلقه لغزان يک جاروبک سوار است . اگر سر مثبت يک منبع ولتاژDCبه يک جاروبک و سر منفي آن به جاروبک ديگر متصل شود ،آن ولتاژDC درهمه زمان ها به سيم پيچي ميدان اعمال خواهد شد و مقدار آن به موقعيت زاويه اي و سرعت روتورربطي نخواهد داشت .
هنگامي که براي تامين توان DC سيم پيچي ميدان ماشين سنکرون حلقه هاي لغزان و جاروبک ها به کار مي رونر ،چند مشکل ايجاد ميشود . مراقبت و نگهداري ماشين بايد بيش از پيش صورت گيرد ،زيرا جاروبک ها را بايد از نظر فرسودگي به طور منظم کنترل کرد . به علاوه در ماشين هايي که جريان ميدان بزرگتري دارند ،افت ولتاژجاروبکها مي تواند يک عامل افت توان مهم باشد.
استفاده از جاروبك و حلقه هاي لغزان
- مدار معادل تکفاز ژنراتورسنکرون . مقاومت داخلي مدار ميدان و مقاومت متغيير خارجي در مقاومت RFترکيب شده اند .
- يک ژنراتور تنها که باري را تغذيه ميکند.
براي راه اندازي ژنراتورسنکرون ابتدا ديزل شروع به کار ميکند و وقتي به وضعيت مورد نظر رسيد .ژنراتوررا وارد مدار ميکنند. قطبهاي ژنراتورDC توسط ولتاژVDC110 تحريک ميگردند.سرعت چرخش ديزل بايد RPM300 باشد تا فرکانس HZ50 باشد F=NP120
برق DC توسط 55 باطري 2 ولتي توليد ميشود که اين برق در لامپهاي اضطراري نيروگاه شارژدژنکتورو تحريک قطبهاي ژنراتور DC استفاده ميشود .
- تنظيم سريع ولتاژژنراتور:
از ژنراتورهايي که در نيروگاه ها کار ميکنند انتظار ميرود تا آنجا که ممکن است ولتاژشبکه را نگهدارند و چون با رژنراتور ها دائما"در تغيير است لذا تغيير دائمي جريان تحريک ضروري است . براي اين که تغييرات محدود شود و در يک دامنه وسيعي صورت نگيرد ،در گذشته ژنراتورها طوري طرح ريزي و ساخته ميشدند که راکتانس سنکرون آنها کوچک باشد (فاصله هوائي زياد )امروزه براي اينکه ژنراتورها اقتصادي تر ساخته شوند آنها را بار اکتانس سنکرون زياد محاسبه ميکنند . البته در چنين ماشين بايد جريان تحريک در موقع تغيير بار به شدت تغيير پذير باشد . از آنجا که تنظيم ولتاژبه کمک دست تقريبا"غير ممکن است و در ضمن تا آن حد که به وسايل الکتريکي اعتماد هست نمي توان به اشخاص و متصديان نيروگاه اعتماد کرد دستگاه هاي خودکار تنظيم سريع ساخته شد . اين دستگاه ها در موقع تغيير بار بسيار سريع تحريک را متناسب با بارژنراتور تنظيم مي کنند.
1- اگر بارهاي پس فاز به ژنراتور افزوده شوند ، V&و ولتاژ پايانه اي VT به شدت کاهش مي يابند.
2- اگر بارهاي با ضريب توان واحد به ژنراتور افزوده شوند ،V&و ولتاژپايانه اي ،اندکي کاهش مي يابند .
3- اگر بارهاي پيش فاز به ژنراتورافزوده شوند ، V&و ولتاژ پايانه اي افزايش خواهند يافت . تغييرات ولتاژپايانه اي را چگونه ميتوان اصلاح کرد ؟راه واضح جبران اثر تغييرات بار تغييردادن EAاست . مي دانيم KCPW=EA. چون در يک دستگاه عادي فرکانس نبايد تغيير کند ،بايد EA را با تغيير شارژ ماشين کنترل کرد .
به عنوان مثال فرض کنيد که يک بار پس فاز به ژنراتور افزوده ميشود . همان طور که قبلا"نشان داده شده ، ولتاژ پايانه اي افت ميکند .براي اينکه ولتاژرا به سطح قبلي اش برگردانيم ،مقاومت ميدان RFرا کاهش ميدهيم . اگر RF کم شود ،جريان ميدان افزايش مي يابد ،افزايش IFشار را افزايش مي دهد ،و آن نيز به نوبه خود EA را افزايش مي دهد . افزايش EA موجب افزايش ولتاژفاز و ولتاژ پايانه اي مي شود .
براي کم کردن ولتاژ پايانه اي مي توان اين روند را معکوس کرد . تنها با تنظيم جريان ميدان مي توان ولتاژپايانه اي ژنراتور را ،در گستره بزرگي از تغييرات بار ،تنظيم کرد ودر نيروگاه مجتمع صنعتي نورين ،ابتدا با تنظيم جريان تحريک ،ولتاژخروجي را به 20 کيلووات مي رسانند و فرکانس هم 50 هرتز مي شود . تنظيم کننده سکتورگردان استفاده شده است . اين دستگاه تشکيل شده از يک قوطي استوانه اي آلومينيومي که در ميدان مغناطيسي دواري که توسط اختلاف سطح آلترناتور به وجود مي آيد قرار دارد و مي تواند طبق قانون فراري (ماشين اندکسيوني )حرکت دوراني داشته باشد .
يکي از مشخصات خوب اين تنظيم کننده قرار گرفتن مقاومت زياد در لحظه اول تنظيم ميباشد که باعث کم شدن سريع حوزه يا نيروي الکتروموتوري ميشود .
(3-2 )موازي بستن ژنراتورها (سنکرونسيم ):
چند فايده مهم موازي کردن ژنراتورها :
1- باري که چند ژنراتور مي توانند تامين کنند بيشتر از باري است که يک ماشين به تنهايي تامين ميکند .
2- افزايش قابليت اطمينان سيستم
3- اگر تعداد ژنراتورها زياد باشد امکان خارج کردن يک يا چند ژنراتور از مدار براي سرويس و نگهداري وجود دارد .
4- افزايش بازده
در نيروگاه اين مجتمع ، گاهي دو ژنراتور به صورت موازي کار مي کنند . مثلا"در حالتي که خط CCVکار ميکند و برق شبکه قطع ميباشد .اما وجود شش ژنراتور اولا"پيش بيني آينده است ،ثانيا"علت سوم موازي کردن آلترناتورها :
شرايط لازم براي موازي کردن :
1- مقدار RMSولتاژخط دو ژنراتور بايد برابر باشند .
2- دو ژنراتور بايد ترتيب فاز يکساني داشته باشند.
3- زواياي فاز دو فاز A بايد برابرباشند.
4- فرکانس ژنراتور جديد بايد اندکي بيشتر از فرکانس سيستم در حال کار باشد .
روش کلي موازي کردن :
نخست ،با استفاده از ولتمتر ،جريان ميدان ژنراتور جديد را تنظيم ميکنيم تا ولتاژپايانه اي اش برابر ولتاژخط سيستم در حال کار شود .
دوم ،ترتيب فاز ژنراتور جديد را با ترتيب فاز سيستم در حال کار مقايسه مي کنيم .
سوم ،فرکانس ژنراتور جديد را بايد در تنظيم کرد تا کمي بيشتر از فرکانس سيستم در حال کار باشد تااز ايجاد جريان پاي حالت بزرگ جلوگيري کرد و از ايجاد حالت موتوري جلوگيري کرد .
در اين مجتمع ،براي مشخص کردن هم فازي از سنکروسکوپ استفاده ميشود که سنجه اي است که اختلاف زاويه فازهاي Aدو سيستم را مي سنجد . سنکروسکوپ تنها يک فاز را کنترل ميکند.
کل عمليات موازي کردن يعني اعلام شرايطي که بايد موازي کردن صورت گيرد توسط سلول اندازه گيري سنکرون صورت ميگيرد . سلول اندازه گيري سنکرون خود شامل ولتمتر ،فرکانس سنج و سنکروسکوپ است .
در حالت موازي ، مجموع توان هاي حقيقي و واکنش تحويل داده شده توسط دو ژنراتور بايد برابر با PوO در خواستي بار باشد .
ساخت تابلو
(1-3)مقدمه
رشته تابلوسازي رشته اي ترکيبي مي باشد. تابلوي برق در حقيقت يک محفظه مي باشد که تجهيزات الکتريکي را در بر مي گيرد و البته تابلو ها مي توانند در بر گيرنده تجهيزات پنيوماتيک نيز باشند مانند شير هاي برقي ، کمپرسور و …. به طور کلي لازم به ذکر است که جهت فراگيري فنون مربوط به تابلوهاي برق نياز به فراگيري چندين آيتم اصلي مي باشد که در ذيل به اختصار عنوان مي کنم : 1- اصول کلي و استانداردهاي مربوط به تابلو هاي برق و محفظه هاي الکتريکي مانند درجه حفاظتي IP و درجه بندي جداسازي محفظه ها Segregation و مقابله با عوامل جوي و …
2- اصول تخصصي در مورد تابلو هاي برق ، مقادير نامي مانند ولتاژ و جريان نامي و..
3- آشنايي با تجهيزات الکتريکي و عملکرد آنها و نحوه انتخاب صحيح آنها
4- آشنايي با تاسيسات الکتريکي وآُشنا با محاسبات مربوطه
5-آشنايي با دروسي مانند رله و حفاظت سيستم ها–طرح پست الکتريکي و …
6- آشنايي با طراحي مدارات فرمان و کنترل و لاجيک
جهت فراگيري هر يک از فنون ياد شده لازم است به صورت جداگانه اقدام به فراگيري نمود. البته وقتي تنها در مورد تابلو هاي برق صحبت به ميان مي آيد آيتم هاي يک و دو فوق الذکر بسيار پررنگ تر مي باشند. البته در حرفه تابلو سازي علوم مهم ديگري نيز نقش دارد که از نام بردن کليه آنها صرف نظر مي کنم مانند علم ارگونومي و ….. به صورت کلي در مورد تابلو هاي برق اصول کلي و استاندارد و همچنين تعاريف کلي وجود دارد و بسيار حائز اهميت است مثلا نوع تابلو از نظر ساختمان آنها به عنوان مثال تابلوهاي ايستاده – ديواري – ميزي – رک و … و هر يک از آنها ساختمان منحصر به فردي دارند و کاربرد آنها نيز متفاوت است
(2-3)تعاريف اوليه تابلو
تابلوهاي برق
انواع تابلوها :تابلوي ايستاده قابل دسترسي از جلو- سلولي-تمام بسته ديواري كه خود اين تابلو ها مي توانند اصلي- نيمه اصلي و فرعي باشند.
تابلوي اصلي: در پست برق و بطرف فشار ضعيف ترانس متصل است.
تابلوي نيمه اصلي : اين گونه تابلو ها ي برق بلوك ساختماني يا قسمت مستقلي از مجموعه را توزيع و ازتابلوي اصلي تغذيه مي شود .
تابلوي فرعي: براي توزيع و كنترل سيستم برق خاصي مانند موتور خانه- روشنايي و غيره به كار مي رود و از تابلوي اصلي تغذيه مي شود.
معمولاً تابلو هاي موتور خانه از نوع ايستاده و بقيه تابلوها از نوع توكار تمام بسته مي باشد (در اين ساختمان تماماً به اين شكل مي باشد)در اين ساختمان ليستي تهيه شده كه شامل قطعات مكانيكي و الكتريكي داخلي تابلو مي باشد. اين ليست شامل ضخامت ورق - فريم تابلو – روبند- نوع رنگ كاري - جانقشه اي- يرق آلات- نوع تابلو(يك درب- دو درب - نرمال - اضطراري) اسم شركت سازنده تابلو - اسم تابلو – چراغ سيگنال (رنگ- تعداد- وات - نوع لامپ - فيوز) مشخصات فيوزهاي داخل تابلو به علاوه پايه فيوز – كليد مينياتوري (تكفاز - سه فاز- ولتاژ قابل تحمل )رله- كنتاكتور –كليد گردان (با مشخصات كامل ) مشخصات ترمينال - مشخصات شين فاز - نول- مقره هاي پشت شين - نوع سيم كشي داخلي تابلو- نوع سيم كشي خط به تابلو - طريقه انتقال سيم در تابلو(ترانكينگ-استفاده از كمربند) استفاده از سيم يك تكه در تابلو – شماره گذاري خطوط روي ترمينال –استفاده از كابلشو . تمام اين عناوين با مشخصات كامل مي باشد .وجود اين مشخصات باعث عمر بيشتر تابلو- خطر كمتر و تعويض آسانتر مي شود.
* وجود سيم ارت در تابلوي برق ضروري و با رنگ سبز مي باشد .
* خطوط R -S - T به تر تيب با رنگ زرد- قرمز- آبي - سيم نول با رنگ سياه مي باشد.
* در بعضي از تابلو ها روي درب تابلو ها يك سري كليد وجود دارد START- STOP يا يك كليد گردان كه براي روشن و خاموش كردن روشنايي و يا موتور به كار مي رود.
* براي تابلو ها دو نوع نقشه مي كشند :
1 - رايزر دياگرام كه مكان تابلو در آن قيد شده است .
2- نقشه داخل تابلو (كه خطوط - فيوز و كليدها در آن كشيده شده است)
نكات مربوط به رعايت مسائل ايمني بر اساس نشريه سازمان برنامه و بودجه و يا 110مي باشد.
* شين ها با رنگ نسوز رنگ آميزي مي شود.
* كليد ورودي بايد خودكار باشد. در مواردي كه از كليد و فيوز جداگانه استفاده شود كليد بايد قبل از فيوز نصب شود . بطوريكه با خاموش كردن كليد , فيوز نيز قطع شود. كليد اصلي حتي الامكان گردان باشد و از فيوز فشنگي استفاده شود.
* سيم كشي داخلي تابلو با سيم مسي تك لا با عايق حداقل 1000ولت با مقطع مناسب انجام شود.
* ارتفاع بالاترين دسته كليد تابلو175 سانتيمتر بيشتر نباشد و همچنين قسمت مياني از سطح زمين 160 سانتيمتر باشد.
* استفاده از سيم 5/1 براي روشنايي با كليد مينياتوري10 آمپر و سيم 5/ 2 براي پريزبا كليد مينياتوري 16 آمپر مي باشد.
* محاسبه كابل از طريق سطع مقطع انجام مي گيرد.
بقيه تابلوها از نوع توكار تمام بسته مي باشد.
در قسمت زير ليستي تهيه شده كه شامل قطعات مكانيكي و الكتريكي داخلي تابلو مي باشد.اين ليست شامل:
ضخامت ورق - فريم تابلو – روبند- نوع رنگ كاري - جانقشه اي- يرق آلات- نوع تابلو(يك درب- دو درب - نرمال - اضطراري) اسم شركت سازنده تابلو - اسم تابلو – چراغ سيگنال (رنگ – تعداد- وات - نوع لامپ - فيوز ) مشخصات فيوزهاي داخل تابلو بعلاوه پايه فيوز – كليد مينياتوري (تكفاز - سه فاز- ولتاژ قابل تحمل )رله- كنتاكتور –كليد گردان (با مشخصات كامل ) مشخصات ترمينال - مشخصات شين فاز - نول- مقره هاي پشت شين - نوع سيم كشي داخلي تابلو- نوع سيم كشي خط به تابلو - طريقه انتقال سيم در تابلو(ترانكينگ-استفاده از كمربند) استفاده از سيم يك تكه در تابلو – شماره گذاري خطوط روي ترمينال –استفاده از كابلشومي باشد. تمام اين عناوين كامل مي باشد .وجود اين مشخصات باعث عمر بيشتر تابلو، خطر كمتر و تعويض آسانترآن مي شود.
(1 – 4 ) کابل :
واژه ي کابل به معناي طناب کلفت مي باشد که در زبان فارسي با تلفظ فرانسوي آن کاربرد يافته است اين مفهوم در پي به کار گيري سيمهاي روکش دار در صنعت برق پاگرفت و امروزه يکي از مهمترين افزارها در شبکه هاي برقي است . دست يابي به نخستين فناوري (فن آگاهي )براي ساخت کابل يا رساناهاي روکش دار تا سال 1380 (1209 خورشيدي )نيز به عقب برميگردد ،هر چند سرآغاز گسترش (جهاني شدن )اين فناوري به دهه ي 80 سده ي نوزدهم برمي گردد سيمهاي روکشدار به هم تابيده شدن چند رشته سيم نازک مسي با روکشي از جنس گونه اي کائوچوي طبيعي به نام (گوتا پرچا )ساخته شدند (گوتا پرچا)ماده اي خميري به شمار مي رفت که پس از اندودن سيم و پيمودن فرايندهاي بعدي حالت کشسان (لاستيکي )پيدا مي کرد به اين گونه سيمها ،سيمهاي با روکش لاستيکي نيز مي گفتند .
گزارش ها نشان مي دهند که در چندين دهه ي تا پيش از دهه ي 1880 سيمهاي روکش لاستيکي (شکل گرفته از ماده گوتاپرچا ) در زمينه ي مخابرات (تلگراف و ...)کاربرد داشته اند . بعدها پس از آن که برق جاري دايم و سپس متناوب شناخته و به کار برده شد :همين سيمهاي روکش دار براي نخستين بار در شبکه هاي برقي نيز به کار گرفته شدند.
با احداث خط تلگراف اروپا به هند از راه پروس ،روسيه و ايران و راه اندازي آن در سالهاي پس از 1870 (1249 خورشيدي )،براي نخستين بار پاي يکي از پديده هاي مدرن سده ي نوزدهم اروپا و آمريکا به ايران باز شد .اين پديده به همراه خود تجهيزات و واژه هايي مانند (سيم )،(تير)،(مقره )،(سيم کشي )و...را نيز مطرح کرد . همين واژه ها که مي توانند نخستين واژه گزينيهاي صنعتي به شمار آيند بعدها در زمينه ي برق نيز به کار گرفته شدند از سويي از همين دوران بايد سيمهاي لخت و روکشدار به ايران وارد شده و کاربرد يافته باشند.
در کابلهاي اوليه که بيشتر همان سيمهاي روکش دار بودند ماده ي گوتاپرچا را که خاستگاهي گياهي داشت به دور رشته سيمهاي دسته بندي شده مي پيچاندندو آنها را در دماي 140- 130 درجه ي سانتيگراد خشک و سپس مجموعه را با مواد روغني ،رزين يا موم اشباع مي کردند ،حتي در مواردي بسته به نياز غلاف سربي نيز روي آنها مي کشيدند .
وجود غلافهاي سربي براي جلوگيري از رخنه نم وآب بر روي سيمهاي روکش شده گواه اهميتي بوده که به جايگاه اين فناوري نوپا داده مي شد . در سال 1879 (1258 خورشيدي )بورل BOREL نخستين کسي بود که از اين غلاف براي ايجاد پوشش ضد نم سود بردو غلافها را بدون درز و يکپارچه برروي سيمهاي روکش دار کشاند . در سال 1887 (1266 خورشيدي )شيميدانها از راه سنتز مواد جديد موفق به تهيه ي ماده اي به نام (باکليت )شدند ،امتياز نامه ي کشف اين ماده در سال 1909 (1288 خورشيدي )در آمريکا به نام لئوهندريک بيکلند بلژيکي صادر شد . اين ماده ارزانتر از لاستيک طبيعي بود و ولتاژبالاتري را تحمل ميکرد در راه دستيابي بدين ماده ،که در آن دوران يک پديده ي پيشرفته به شمار مي رفت (و امروزه بسيار پيش پا افتاده به نظر مي آيد )فرايندي ده ساله پيموده شده بود. پس از به کارگيري از اين ماده ،صنعت برق توانست ولتاژهاي بالاتري را به کارگيرد . از اين روند دستيابي به مواد عايق توانمندتر و پيشرفته تر و همچنين نياز به ولتاژهاي هر چه بزرگتر تلاش دو سويه اي بوده که هنوز ادامه دارد .
در سال 1880 (1259 خورشيدي )(فرانتي )ايتاليايي با معرفي عايق چند لايه اي از نوارهاي کاغذي ،که رويهم پيچانده مي شدند نخستين گام مهم را در صنعت کابلسازي برداشت ، طولي نکشيد که نوارهاي کاغذي و روشهاي نوار بندي آنها بر روي سيمهاي آماده شده جاي خود را باز کرد و بزودي روشن شد که با روغنکاري اين کاغذها ويژگي عايقشان نيرومندتر نيز مي گردد از اينرو با آغشته سازي کاغذهاي عايق کننده ،صنعت کابلسازي پابه پهنه ي تازه اي گذاشت و چندي نگذشت که با بهره گيري از روش خلا و به کارگيري رزينهاي گرم ،فراورده هاي متنوعتري نيز به دست آمد .
با بالا رفتن ولتاژو نياز روز افزون به گذراندن جريانهاي بزرگ ،پديده هاي دشواري زايي که امروزه همه ي دست اندر کاران با آنها آشناهستند يکي پس از ديگري پا به ميدان ميگذاشتند ،دشواري زايي ميدانهاي بزرگ که در پيرامون تنه ي کابلها پديدار ميگرديد،خيلي زود دردسر آفرين شد . در سال 1913 (1292 خورشيدي )هوخشتادر آلماني با بهره گيري از يک لايه ي کاغذي فلزدارشده نيمه رسانا،توانست دامنه ي پراکندگي ميدانهاي پيراموني را تا اندازه اي مهار کند و از آن پس اين لايه با نام (پوشش هوخشتادتر )نامور گرديد . اين سرآغاز مهار پديده هاي فيزيکي دشواري زا در ساختمان کابل و صنعت کابلسازي به شمار مي آيد،از اين پس بود که فناوري کابلسازي براي برخورد با هرگونه پديده هاي دشواري زا به دنبال راهکارهاي مناسب رفت .
در دهه ي نخست سده بيستم پس از آن که صنعت نفت اين توانائي را يافت تا روغنهاي گوناگوني را به بازار بفرستد و هر کدام از آنها نيز توانستند زمينه هاي ويژه اي در کار بردهاي صنعتي بيابند ،آغشته سازي کاغذهاي عايقي با روغن کم چگال در يک فشار پيوسته يکسان ، زمينه ي پيشرفت ديگري را در زمينه ي کابلسازي فراهم آورد .
اينک صنعت کابل به مرحله اي برجسته گام مي گذاشت و راهي را ميجست که بتواند نيازهاي آينده را پاسخگو باشد . ابتکار درخشان (فرانتي )در به کار گيري نوارهاي کاغذ،دريچه ي مناسبي را باز کرد و روشي را پايه گذاشت که نزديک به يک سده بر روند ساخت کابل در جهان چيرگي يافته و هنوز هم کابلهاي فشار قوي بسيار دقيق و حساس را با اين روش عايق بندي مي کنندپس از آن که روغنها و رزينهاي آغشته ساز کاغذها توانستند تا اندازه اي بر پديده ي پيدايش جرقه هاي ريز در ميان لايه هاي بسيار نازک کاغذها چيره گردند زمينه ي ساخت کابلهاي فشار قوي هموار شد و اين روند به (فرانتي )اجازه داد تا نخستين کابل 10 کيلو ولتي جهان را در سال 1890 (1269 خورشيدي )بسازد (در اين سالها هنوز ناصرالدينشاه برايران فرمان مي راند و هنوز از صنعت برق در اين بخش از دنيا خبري نبود در سال 1264 يک دينام برق که تنها چند لامپ راروشن مي کرد براي کاخ گلستان خريداري و در سال 1266 راه اندازي شده بود ولي اين به معناي ورود برق صنعتي نمي توانست به شمار آيد ،هر چند شايد مقدمات ورود آن به هند که بخشي از امپراتوري انگليس به شمار مي رفت و همچنين به امپراتوري عثماني که هر دو همسايه ما بودند آغاز شده بود .
(2- 4 ) کابلهاي بسپاري ( پليمري خشک )
گرايش به آسانتر کردن روش ساخت کابل و بهره گيري از مواد عايق خشک همواره در نزد کابلسازان و کاربران مطرح بوده است و از آنجا که در کابلها و سيمهاي روکش دار نخستين نيز ماده ي گوتاپرچا به کار ميرفت که خود يک ماده ي لاستيکي و بسپاري به شمار مي آيد ،زمينه ي برگشت به سوي مواد همانند همواره وجود داشته است .به طوري که کابلسازان آمريکايي از گذشته به ويژه به اين دسته از عايقها گرايش بيشتري نشان مي داده اند و بيشتر از اروپاييها کابلهاي خشک مي ساختند .با به بازار آمدن ماده ي (باکليت )و کاربرد آن به عنوان عايق در تجهيزات برق ،راه براي دستيابي به ماده اي مناسب و تا اندازه اي انعطاف پذير براي کابلها نيز هموارتر شد ،در همين رهگذر است که در سال 1930 (1309 خورشيدي )در کشور آلمان سازندگان کابل ،ماده اي بانام پي ،وي،سي (پلي وينيل کلرايد )را کشف و آن را براي عايقکاري کابلها مناسب يافتند ،اين ماده جاي مواد لاستيکي نامرغوب پيشين را در سيمهاي روکش دار و کابلهاي باريک فشار ضعيف گرفت و همچنين در ساخت سيمهاي مناسب براي سيم کشي خانگي جاي عايق لاستيکي قديمي تر و روکش پارچه اي کيسه بافت را پر کرد و بزودي به عنوان تنها گزينه ي مناسب براي کابلهاي فشار ضعيف مطرح شد . در همين رهگذر کابلهاي خشک پروتودور ساخت آلمان در ايران خيلي زود شناخته و کاربرد يافتند و همزمان با روندي که شبکه هاي شهري به ويژه در مراکز پرچگال شهر تهران برچيده و زير زميني ميشد يکي از پر کاربردترين کالاهاي مصرفي براي شبکه هاي فشار ضعيف شهري گرديدند ،هر چند بايد اذعان داشت که روحيه به کارگيري کابلهاي کاغذي آغشته به روغن در ميان ايرانيان همچنان نيرومند بود .
مواد گرم ،نرم خميري شکل (پلاستيک ها )از مناسب ترين مواد براي عايق کاري کابلها به شمار مي آيند و به کمک افزار مناسب به آساني بر روي رساناها اندود مي شوند . در اين ميان با پيشرفت صنايع نفت و سپس پتروشيمي و کشف روز به روز فرآورده هاي مناسب و پر شمار دامنه ي دسترسي ب هاين مواد پر شمار ديگر هموارتر مي گرديد ، در ميان اين مواد بسپار اتيلن جايگاه ويژه اي يافت . اين ماده امروزه به عنوان عايق ،يک ماده ي کليدي به شمار مي آيد . از همين دست مي توان به ماده ي بسپاري ديگري از هيدروکربور پروپلين با نام اي پي آر EPR اشاره کرد که به علت ويژگيهاي برقي مناسب توانسته تا اندازه اي جا بيفتد .