گزارش کاراموزی شركت سرما آفرين
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
صنایع
گزارش کاراموزي شركت سرما آفرين در 70 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب:
مقدمه ..............................................................................................................1
چيلرجذبي.........................................................................................................5
فن کوئل..........................................................................................................12
پکيج................................................................................................................17
چيلرتراکمي....................................................................................................23
هواساز...........................................................................................................29
در خنك كننده................................................................................................37
بعضي مزاياي دستگاه...................................................................................41
بعضي اجزاي جانبي دستگاه.........................................................................42
بعضي تست هايي كه بر روي دستگاه انجام مي شود.................................49
برخي از دستگاه هاي استفاده در شركت....................................................61
مقدمه:
شرکت سرماآفرين در سال 1352 توسط کمپاني کريرکه تحت ليسانس کرير بود،به صورت دولتي تاسيس شدو سپس در سال 1373 سهام آن فروخته شد وبه صورت خصوصي درآمد.
اين شركت در مساحت 40000 متر مربع احداث گرديده است . وداراي تعداد 250 نفر پرسنل شاغل در دفتر مركزي و كارخانه مي باشد. محصولات اين شرکت شامل چيلر جذبي، چيلرتراکمي، هواساز، پکيج، فن کوئل و کندانسور هوايي مي باشد که هر ماه در حدود2 دستگاه چيلر جذبي، 22 دستگاه چيلر تراکمي، 20 دستگاه هواساز،15 -10 دستگاه پکيج، 1500-1000 فن کوئل و 10 دستگاه کندانسور هوايي در اين شرکت توليد مي شود.
در اين گزارش به بررسي چگونگي کارکرد،توليد و راه اندازي دستگاهها مي پردازم.
چيلرجذبي
چيلرهاي جذبي شامل تجهيزات زير مي باشند:
1.مخزن بالايي شامل ژنراتور(طراحي دستگاه براساس دو پاس) و کندانسور داراي کويلهاي مسي يک پاس با اتصالات فلانچ دار
2. مخزن پاييني (اواپراتور و ابزربر) داراي کويلهاي مسي يک ، دو ويا سه پاس مطابق با وضعيت نصب در موتورخانه و اتصالات فلانچ دار
3. پمپهاي مبرد و محلول از بهترين نوع پمپهاي(hermetic ) مخصوص چيلرهاي جذبي
4. سيستم تخليه گاز و ايجاد خلا شامل پمپ خلا و محفظه و کندانسور مربوطه
5. سيستم کنترل و بهره برداري اتوماتيک شامل تابلوي برق و تجهيزات و لوازم کنترل که بر روي دستگاه نصب مي باشد.
6. سيستم ضد کريستال و مبدل حرارتي
7. ليتيوم برومايد حاوي ماده ضد خورندگي(ليتيوم کرومات) به مقدار مورد نياز
چيلرهاي جذبي به ظرفيت100تن تبريد تا680 تن تبريداز نوع يک مرحله اي يا single effectمي باشندو توسط اين شرکت ساخته مي شوند. سيستم جذبي در خلا کار مي کند. فشار در ژنراتور و کندانسور3psi ودراواپراتور و ابزربر0.3psiاست. چون سيستم هاي جذبي نسبتا در خلا کار مي کنند لذا درجه حرارت تبخير پايين مي آيد. در قسمت اواپراتور بخار تشکيل مي گردد و وارد قسمت ابزربر مي شود ليتيوم برومايد به صورت مايع روي لوله هااسپري مي شود، ليتيوم برومايد قابليت جذب بالايي دارد. مقدار ليتيوم برومايد محدود است، جذب بخار تا زمان اشباع ليتيوم
برومايد ادامه مي يابد. ليتيم برومايد رقيق توسط پمپ مکش مي شود و وارد ژنراتور مي شود. داخل ژنراتور سيال گرم(آب يا بخار داغ) باعث مي شود که دماي ليتيم برومايد بالا رود. ليتيم برومايد تبخير مي شود و بخار وارد قسمت کندانسور مي شود. در اينجا ليتيم برومايد غليظ مي شود و وارد قسمت ابزربر مي شود. داخل کندانسور آب خنک عبور مي کند و بخار تقطير مي شود و به خاطر وزنش پايين مي آيد و روي اواپراتور ريخته مي شود. محلول رقيق ليتيوم برومايد حرارتي به شکلي توزيع ميشود که خود سپر حرارتي به عنوان پيش گرمکن عمل نموده و مانع انتقال حرارت از ژنراتور به کندانسور مي گردد. اين طراحي ويژه باعث افزايش راندمان دستگاه مي شود. براي افزايش بازده، (مبدل حرارتي)heat exchanger اوليه در مسير ليتيم برومايد غليظ و رقيق مي گذاريم. هر چقدر درجه حرارت ليتيوم برومايد پايين باشد قدرت جذب بيشتر مي شود. ليتيوم برومايد غليظ را خنک و ليتيوم برومايد رقيق را گرم ميکنيم. قطر لوله ها در حدود 8 ميليمتر است. ليتيوم برومايد غليظ و رقيق در مبدل حرارتي تبادل گرما مي کنند تا انرژي کمتري در ژنراتور مصرف شود که باعث افزايش بازده در سيکل مي شود.
کريستاله شدن و معايب آن
غلظت ليتيوم برومايد %53 است که هر چه غلظت آن بيشتر شوداحتمال کريستاله شدن بيشتر است.
1.کريستاله شدن مسير حرکت سيال را مي بندد. ليتيوم برومايد در ژنراتور تبخير مي شود و اگر دبي بخار خيلي بالا رود کار دستگاه را مختل مي کند.
2.چون در خلا کار مي کند ميزان خلا نبايد بيش از حد طراحي باشد.
بنابراين بايد اين دو مورد چک شوند. ليتيوم برومايد با آهن واکنش مي دهد و باعث متصاعد شدن گازها مي شود ودر فشار اختلال ايجاد مي کند. به ليتيوم برومايد، ليتيوم کرومايد اضافه مي کنند که باعث ايجاد لايه لزج بين سطوح و ليتيوم برومايد مي شود که اين لايه باعث جلوگيري از خوردگي مي شود.
روش کنترل کريستاله شدن:
يک levelسوئيچ سطح آب درون اواپراتور را کنترل مي کند و داراي دو قسمت high levelوlow level ميباشد که يکي سطح بالايي و ديگري سطح پاييني آب داخل مبرد را چک مي کند. High levelشير برقي را باز مي کند و آب درون اواپراتور را به سمت ليتيوم برومايد مي برد تا از کريستاله شدن جلوگيري کند.اگر low levelدستور دهد شير برقي ديگري ليتيوم برومايد را مستقيما"وارد آب مي کند. کريستاله شدن ليتيوم برومايد به غلظت و دما بستگي دارد.
احتمال کريستاله شدن درون مبدل حرارتي وجود دارد،اگر مسير بسته شودمسير کل ليتيوم برومايد بسته مي شود وسطح درون ژنراتور بالا مي رود و درون لوله سر ريز مي شود و درقسمت Gee loopيا heat exchanger ثانويه ريخته مي شودو با ابزربر ارتباط دارد. ابزربر دو قسمت دارد يک مسير باي پس وقتي کريستاله مي شود استفاده مي شود. ليتيم برومايد گرم وارد پمپ مي شود و وارد heat exchanger مي شود و باعث مي شود که کريستالها گرم شوند و مسير باز مي شود.
Pt100 يا کنترلر دماي خروجي:
ترموستات دمايي بر مبناي درجه حرارت خروجي دبي بخار را تغيير مي دهد.شير کنترل دبي باز مي شود و با توان بيشتري کار مي کند و درجه حرارت بالا مي رود و بخار بيشتري از ليتيم برومايد خارج مي شود و بالعکس.
سيستم پرج
جهت هدايت وجمع آوري و تخليه گازهاي غير قابل تقطير که باعث افزايش فشار داخل چيلر و افزايش دماي آب خروجي چيلر مي شوند مجموعه اي به نام سيستم پرج که شامل پمپ واکيوم و کندانسور واکيوم مي باشد طراحي واجرا شده است به حدي که در محفظه بالاي واکيوم کمترين فشار داخل چيلر ايجاد مي شود و از نقاطي که بيشترين مقدار گازهاي غير قابل تقطير آزاد مي شوند به اين محفظه با لوله ارتباط دارند در نتيجه اين گازها به محفظه کم فشاربالاي کندانسور واکيوم هدايت مي شوند و کافي است هفته اي يک بار حدود 10 دقيقه پمپ واکيوم را روشن کرده و آنها را از سيستم خارج کرده و واکيوم مناسب را براي چيلر فراهم و تثبيت نمود.
چيلرهاي تراکمي
9چيلر در واقع آب سردفن کوئل و هواساز راتامين مي کند.چيلرهاي ساخت شرکت سرماآفرين در 22 مدل با ظرفيت 240_40 ساخته مي شوند. چيلرهاي تراکمي در مدل هايHk30،HS30،HR30،HL30 وجود دارند، که مدل HR30ازچند کمپرسور و يک کندانسور تشکيل شده که چيلرهاي نوع HS30 نمونه بدون کندانسور مدلهاي HR30 هستند.مدل HK30 از يک کمپرسور با کندانسور تشکيل شده و مدلHL30 نمونه بدون کندانسور مدل Hk 30است.
ابتدا سيال وارد كمپرسور شده و فشار آن بالا مي رود. اين افزايش فشار بطور ايدهآل همدما خواهد بود، ولي در عمل دماي مبرد با افزايش فشار كمي افزايش مي يابد.
درچيلرهاي تراکمي بيشترازکمپرسورهاي رفت و برگشتي يا پيستوني استفاده مي شود کمپرسورهاي پيستوني داراي بازده بيشتري هستند و حجم کمتري اشغال مي کنند در صورتيکه کمپرسورهاي سانتريفيوژ بازده کمتري دارند و حجم بيشتري اشغال مي کنند. سپس سيال در كندانسور كه در چيلرهاي تراكمي يك مبدل پوسته لوله است با سيال ديگري تبادل حرارت مي كند. مبرد در هنگام ورود به كندانسور معمولا در فاز بخار است. قبل از کمپرسور کنترل کننده low pressure switch قرار دارد در صورتيکه فشار مکش پايينتر از حد لازم باشد امکان دارد که مبرد در فاز مايع باشد ،لذا اين کليد بلافاصله کمپرسور را متوقف مي کند. بعد از کمپرسور کنترل کننده high pressure switch قرار دارد که اگر فشار از psi 40_30 در کندانسور بالا رود و باعث صدمه زدن به پيستون شود کمپرسور را به طور اتوماتيک قطع مي کند.
پس از خــروج از كنـدانسـور مبـــرد در مسير بين كندانسور و اواپراتور (كولر) از شير اختناق (expansion valve) مي گذرد كه در آن بسته به نياز سيستم و دبي گذر مبرد افت فشار پيدا مي كند تا براي ورود به اواپراتور و تبادل حرارت مناسب با سيال مصرفي آماده باشد. بعد از کندانسور و قبل از expansion valveفيلتر خشک کن قرار مي دهند که داراي مواد رطوبت گير است رطوبت درون سيستم بايد بسيار پايين باشد چون روي بازده سيستم تاثير منفي مي گذارد که بستگي به مقدار ظرفيت دستگاه يا شارژ دستگاه انتخاب مي شود.بعد از اينکه رطوبت آنها به حداکثر رسيد بايد عوض شود.بعد از filter drier ،sight glass قرار دارد که در وسط آن درپوش شيشه اي يک صفحه دايره اي است که به رطوبت حساس بوده و بسته به ميزان رطوبت به رنگهاي خاصي در مي آيد .
Expansion valveمعمولا داراي دو كنترل دما و فشار است. اين دو كنترل از خروجي كولر فرمان مي گيرند. كنترل فشار آن درون لوله خروجي كولر قرار مي گيرد و دماسنج آن توسط صفحات عايق و چسب هاي عايق در كنار اين مسير قرار مي گيرند. اگر مبرد خروجي از كولر داراي دماي بالايي باشد شير فشار شكن مسير عبور مبرد را تنگ تر مي كند و فشار مبرد افت بيشتري مي يابد. هر چه مبرد در فشار پايين تري وارد كولر شود ظرفيت دريافت گرماي بيشتري را تا رسيدن به فشار ورود به كمپرسور دارد. و نيز اگر فشار خروجي مبرد از كولر بيش از حد پايين باشد ممكن است مبرد به حالت مخلوط بخار و مايع به سمت
كمپرسور برود و به همين دليل با گشاد كردن مسير عور مبرد از افت فشار زياد مبرد جلوگيري مي شود.
از مجموع اين چهار جزء اصلي، مبدل هاي كولر و كندانسور در داخل كارخانه ساخته مي شود و كمپرسورها و expansion valve ها، با توجه به نوع و ظرفيت دستگاه وارد مي شوند.
اواپراتور (كولر) نيز مبدلي از نوع shell and tube است كه در آن مبرد كه بصورت مايع است وارد لوله ها مي شود و سيال مصرفي كه بايد خنك شود وارد پوسته كولر مي شود. در كولر چون مي خواهيم كه دو سيكل جداگانه مبرد عبور كند و همچنين فرض مي كنيم كه سيال مصرفي در گردش است و رسوبي از بيرون وارد آن نمي شود پس مبرد را وارد لوله ها مي كنيم و سيال در گردشي كه خنك مي شود وارد پوسته ميكنيم. در كولر مبرد سيال مصرفي را خنك مي كند و خود به صورت بخار از كولر خارج مي شود و دوباره وارد كمپرسور مي شود. قبل از کمپرسور discharge valve قراردارد که مدار گاز کندانسور را قطع مي کند و کمپرسور براي تعمير خارج مي شود. بلافاصله پس از خروجي كمپرسورها نيز محفظه اي به نام muffler وجود دارد كه مبرد گازي شكل فشار بالا در آن از درون مسيرهاي پيچ داري مي گذرد و بنابراين صدايي كه از ورود گاز پر فشار به محيط كم فشارتر ايجاد مي شود كاهش مي يابد و سيستم با صداي بسيار كمتري كار مي كند.
درجاذب:
که در قسمت تحتاني مخزن پايين قرار دارد محلول نمک ليتيم برمايد با غلظت حدود 59.5 درصد بدون نياز به پمپ بر روي لوله هاي آب که از برج خنک کننده مي آيد ( چون از مخزن بالايي مي آيد و داراي فشار بيشتري است) پاشيده مي شود تا کمي خنک شده و غليظ شود. آب خنک کننده از برج خنک کن به جاذب رفته و به صورت 2 پاس عبور کرده و بعد به کندانسور مي رود و در آن جا کار
خنک کاري را انجام مي دهد.بنابر اين نيازي به والو باي پاس ندارد که مقداري از آب را دوباره به برج خنک کن بفرستد و چون اين والو ها گران هستند اين سيکل که آب برج ابتدا از جاذب رد شده و سپس به کندانسور مي رود بسيار اقتصادي است.
نمک ليتيم برمايد تمايل زيادي به جذب رطوبت دارد . در نتيجه بخار حاصل در خنک کننده را جذب کرده وبه علت کاهش فشار در خنک کننده باز بخار بيشتري حاصل شده و به سمت جاذب حرکت مي کند و در نتيجه يک محلول رقيق به وجود مي آيد و توسط پمپ به سمت ژنراتور پمپ مي شود.جاذب ها معمولا 2 پاس هستند.
در ژنراتور :
که در مخزن بالايي قرار دارد عمل جداسازي آب ( مبرد) از محول ليتيم برمايد انجام مي شود . اين عمل توسط لوله هاي شامل بخار يا آب داغ يا در بعضي مدل ها آتش درون لوله ها ي ژنراتور که توسط مشعل (burner=) داده مي شود که به ژنراتور شعله مستقيم شهرت دارد ، انجام مي شود . اين آب داغ يا بخار قابل استحصال از ديگ بخار و يا از طريق کلکتور خورشيدي مي باشد.
توسط اين گرما در ژنراتور آّ ب از ليتيم برمايد جدا شده و از صفحه هاي eliminator عبور مي کند ،چون ممکن است مقداري ليتيم برمايد هم تبخير شده و همراه آب به سمت بالا حرکت کند .اين صفحه ها از نفوذ ليتيم برمايد به بالا جلوگيري مي کند.